جستجو در مقالات منتشر شده


۵ نتیجه برای اشرشیاکلی

حمید تبیانیان، بهجت یوسفی ثابت مژده،
دوره ۵، شماره ۱۸ - ( ۱-۱۳۹۴ )
چکیده

سابقه و هدف: باکتری E.coli O۱۵۷:H۷ از خانواده انتروباکتریاسه باسیل گرم منفی می باشد که منجر به بیماری های گوارشی شدید اسهال، کولیت هموراژیک، سندرم اورمی همولیتیک می شود. هدف از این مطالعه بررسی و مقایسه فاکتور های استرس ORS و pH بر تشکیل بیوفیلم و فرم پلانکتونی E.coli O۱۵۷:H۷ در هر دو حالت در دمای ۳۷ درجه سانتیگراد می باشد و بررسی شکل باکتری مذکور در شرایط استرس های، pH و پودر ORS در حالت میکروسکوپی(شکل باکتری) و ماکروسکوپی (شکل کلنی باکتری در محیط کشت نوترینت آگار) می باشد.
مواد و روش‌ها: سویه باکتری E.coli O۱۵۷:H۷ از موسسه واکسن و سرم سازی رازی به شماره ۲۳۲۳ (RITCC) خریداری شد. باکتری در شرایط استرس در محیط نوترینت براث مایع قرار داده شد و بعد از آن برای دیدن شکل کلنی به محیط نوترینت آگار در پلیت برده شد و شکل کلنی و همچنین شکل باکتری با رنگ آمیزی گرم مورد بررسی قرار گرفت. تعداد باکتری های زنده در استرس با روش پور پلیت با تهیه رقت انجام شد. برای تعیین قدرت تشکیل بیوفیلم در استرس ها از روش مورد تأیید میکروتیتر پلیت استفاده گردید و با دستگاه الایزا ریدر خوانده شد.
یافته‌ها: شکل باکتری در حالت استرس تحت تأثیر قرار گرفت. در شرایط استرس مورفولوژی کلنی و شکل باکتری تغییر محسوسی پیدا می کند و شکل باکتری در استرس تمایل به سمت کوکسی شدن و باسیل دارد تا بتواند بقا بیشتری داشته باشد. بقای باکتری در شرایط استرس در حالت بیوفیلم خیلی بیشتر از حالت پلانکتونی می باشد.
نتیجه گیری: این تغییرات ارتباط مستقیمی با بقا بیشتر باکتری در دستگاه گوارش داشته و مانع اثر ترکیبات آنتی باکتریال مختلف طبیعی دستگاه گوارش به باکتری شده و مقاوت باکتری در شرایط بیوفیلم بیشتر از حالت پلانکتونی است

میترا صالحی، مهسا اختری، عباس اخوان سپهی،
دوره ۷، شماره ۲۷ - ( ۶-۱۳۹۶ )
چکیده

سابقه و هدف: فلزات سنگین از جمله مواد آلوده کننده طبیعت به شمار می آیند که طی عملکردهایی نظیر استخراج معادن و ورود پساب کارخانجات صنعتی، به محیط های طبیعی وارد میگردند. برخی از فلزات سنگین به مقدارکم برای رشد سلولی نیاز بوده و تنها در غلظت های بالا سمی هستند. غلظت های بالای فلزات سنگین مشکلات جدی را برای حیات گیاهان، حیوانات و آبزیان و در نهایت برای انسان ها که مصرف کنندگان اصلی این منابع غذایی هستند، ایجاد می کنند. شناسایی باکتری های مقاوم به فلزات سنگین نقش مهمی در رابطه با آلودگی محیط و در نهایت پاکسازی آن ایفا می کند. از این رو به بررسی میزان مقاومت سویه های اشرشیاکلی جدا شده از آب های سطحی نسبت به فلزات سنگین پرداخته شده است.
مواد و روش ها: در این پژوهش ۱۲۰ نمونه از آب های سطحی شهر تهران در فصل های بهار و تابستان از رودخانه، آب‌های سطحی و جوی‌های آب جمع آوری و داخل فالکون‌‌های استریل به آزمایشگاه منتقل شد. نمونه ها ابتدا به منظور غنی سازی در محیط کشت  BHI براث و سپس به منظور رویت کلنی میکروارگانیسم ها روی پلیت حاوی محیط BHI آگار به صورت خطی کشت و در دمای ۳۷ درجه سانتی گراد به مدت ۲۴ ساعت انکوبه شدند. جهت جداسازی باکتری اشرشیاکلی از سایر باکتری‌ها‌ی رشد یافته از محیط کشت اختصاصی ائوزین متیلن بلو (EMB) بهره گرفته شد. با روش تهیه رقت های سریال در لوله، مقاومت این باکتری ها در برابر غلظت های مختلف از نمک فلزات سنگین سولفات روی و سولفات کادمیوم مورد بررسی قرار گرفت.
یافته ها: تنها ۴۰ سویه (۳۳/۳۳%) اشرشیاکلی خالص و جداسازی شد. حداقل تراکم متوقف کننده رشد (MIC) برای نمک سولفات روی  mM۵/۱۲و برای نمک سولفات کادمیوم میزان mM ۱۰ گزارش شد.
نتیجه گیری: با مقایسه مقاومت سویه های اشرشیاکلی به فلزات روی و کادمیم به نظر می رسد که میزان فلز روی در آب های سطحی مورد بررسی از فلز کادمیم بیشتر است و به دنبال آن میزان مقاومت سویه های اشرشیاکلی در مقابل فلز روی نیز بیشتر است.  در نهایت، افزایش فلزات سنگین در آب های سطحی منجر به افزایش مقاومت سویه های اشرشیاکلی به فلزات سنگین می شود.
نسرین برزگر، وحید تنهایی،
دوره ۱۰، شماره ۳۷ - ( ۹-۱۳۹۸ )
چکیده

سابقه و هدف: ازدیاد جمعیت و گسترش شهرنشینی، صنعتی شدن و کاربرد نامناسب و بی­رویه از زمین، چالش­های زیست محیطی متعددی را ایجاد نموده است که آلودگی منابع آب یکی از پیامدهای مهم آن بشمار می­رود. تخلیه پساب و فاضلاب­های صنعتی در محل­های نامناسب و نفوذ این پساب­ها به­عمق خاک سبب آلودگی سفره­های زیرزمینی و به­دنبال آن آلودگی آب چاه­ها شده است. در این بین آب­های زیرزمینی و چاه­های تامین آب روستایی که گاهی در مناطق دور از حوزه خدمات شهری و مناطق کوهستانی واقع شده­اند به­دلیل دسترسی کم­تر و به­تبع آن کنترل کم­تر بهداشتی، بیش­تر مورد تهدید آلودگی قرار دارند. لذا در این طرح تحقیقاتی برآن شدیم تا با بررسی میزان آلاینده­های میکروبیولوژیکی و فیزیکوشیمیایی آب شرب چاه­های روستایی شهرستان ارومیه، میزان آسیب­پذیری آن­ها را مورد مطالعه و کنکاش قرار دهیم.
مواد و روش­ها: در تحقیق حاضر نمونه­برداری در ۶ ماه متوالی و هر ماه در یک نوبت از اسفندماه ۱۳۹۶ تا مردادماه ۹۷ ادامه یافت. با توجه­به وسعت استان و تعدد روستاهای تابعه، پنج بخش شامل صومای برادوست، بخش مرکزی ارومیه، انزل، نازلو و بخش سیلوانه با راهنمایی کارشناس محترم شرکت آب و فاضلاب روستایی استان آذربایجان غربی برای نمونه­برداری انتخاب شد. میزان کلیفرم کل (TC)، کلیفرم مدفوعی (FC)، COD، BOD۵ و اشرشیاکلی گرماپای به­روش تخمیر چندلوله­ای یا MPN مورد اندازه­گیری و سنجش قرار گرفت. هم­چنین میزان عناصر شیمیایی مجاز و غیرمجاز احتمالی براساس پرتوکل­های سازمان استاندارد ایران سنجیده شد.   
یافته ­ها: نتایج حاصل از آزمایش­های فیزیکوشیمیایی نشان داد، مقادیر اسیدیته و کدورت نمونه­های اخذ شده براساس پرتوکل ۱۰۵۳ سازمان ملی استاندارد ایران در سطح مطلوب قرار دارد. هم­چنین در خصوص پارامترهای کلیفرم مدفوعی، کلیفرم کل و اشرشیاکلی گرماپای که شاخص آلایندگی منابع آب محسوب می­شوند، نتایج نمونه­های مورد مطالعه از آب چاه روستاهای منتخب به­جزء یک نمونه عاری از آلودگی گزارش گردید. این نتیجه با نتایج به­دست آمده از میزان کدورت آب نمونه­ها به­طورکامل مطابقت دارد و داده­های حاصل از آزمایش­های میکروبی را تأیید می­نماید.
نتیجه­ گیری: نتایج حاصل از آزمایش­ها نشان داد آب چاه اغلب روستاهای منتخب شهرستان ارومیه از لحاظ پارامترهای میکروبی و شیمیایی در سطح مطلوبی قرار دارد که این نشان از کارآمدی روش­ها و سیاست­های اعمال شده در مدیریت و پایش منابع آبی دارد.
شیلا فلسفی، جعفر امانی، سیدعلی میرحسینی،
دوره ۱۲، شماره ۴۶ - ( ۱-۱۴۰۱ )
چکیده

سابقه و هدف باکتری اشرشیاکلی انتروهموراژیک (Enterohemorrhagic Ecoli) سویه­ی O۱۵۷:H۷ یک پاتوژن مهم انسان و حیوان است که در انسان موجب بروز اسهال خونریزی دهنده و سندروم اورمی همولیتیک می شود. اتصال به سلول­های میزبان اولین گام در تثبیت این باکتری است که به واسطه­ی سیستم ترشحی نوع  (T۳SS) III و از طریق میان­کنش بین پروتئین­های ترشحی صورت می­گیرد. Tir پروتئینی است که پس از بیان در باکتری و از طریق  T۳SS به سلول میزبان منتقل و در غشای آن مستقر می شود و نقش مهمی در اتصال باکتری به میزبان دارد. هدف از این تحقیق ساخت سازه ژنی است که دارای فاکتورهای ویرولانس Tir می­باشد.
مواد و روش­ ها: :  طراحی پرایمر اختصاصی برای ژن tir با استفاده از نرم افرازOligo  انجام شد و تکثیر ژن به وسیله واکنش    PCRاز روی DNA الگو صورت گرفت. پس از واکنش­های هضم آنزیمی و الحاق ژن درون ناقل بیانی pET۲۸a  ، انتقال ناقل به درون میزبان بیانی انجام شد. پس از تایید همسان­سازی ژن، بیان نوترکیب پروتئین   Tirبا استفاده از القاگر IPTG  صورت گرفت. برای تایید پروتئین Tir  آنالیز وسترن بلات انجام شد.
 یافته‌ها: : همسان سازی ژن tir درون وکتور pET۲۸a به شکل مناسب بین جایگاه­های مطلوب انجام شد و پروتئین Tir پس از القا، پروتئین نوترکیب بیان  مناسب و قابل توجهی نشان داد. آنتی بادی مورد استفاده در وسترن بلات نیز توانست به شکل مناسبی Tir را شناسایی کند.
نتیجه‌گیری: در این مطالعه، سازه پایدار محتوی ژن tir ساخته شد که بیان نوترکیب قابل توجهی از پروتئین Tir را از خود نشان داد. بنابراین این سازه را می توان برای تولید پروتئین Tir جهت مطالعات ایمنی زایی علیه E.coli O۱۵۷:H۷  به کاربرد..
 
رویا رضوی پور، عباس اخوان سپهی، محمد حسین مدرسی، بیژن بمبئی،
دوره ۱۲، شماره ۴۶ - ( ۱-۱۴۰۱ )
چکیده

سابقه و هدف: متابولیسم بالا در حضور اکسیژن با سرعت رشد سریع در طیف وسیعی از ارگانیسم‌ها از جمله باکتری‌ها، مخمرها و یا سلول‌های سرطانی رخ می‌دهد. توانایی رشد با راندمان بالا نقش مهمی در بیوتکنولوژی به­ویژه در طی فرآیند تولید پروتئین‌ها (به­طور ترجیحی نوترکیب) و یا ترکیب­های متابولیک مانند اسیدهای آلی و متابلیت­های ثانویه ایفا می‌کند. افزایش راندمان رشد باکتری­ها به­ویژه باکتری اشرشیاکلی که موتور فعالیت­های تحقیقاتی و صنعتی است هدف آرمانی در بیوتکنولوژی میکربی است. در این تحقیق بر آن شدیم تا با بررسی مسیرهای متابولیکی E. coli راهکاری برای کاهش میزان CO۲ تولیدی و در نتیجه افزایش راندمان تولید توده سلولی از مواد آلی در فرآیند رشد و تکثیر پیدا کنیم.
مواد و روش-ها: مسیرهای متابولیکی مستند شده در وبگاه KEGG با دیدگاه کاهش راندمان تولید CO۲ از اسید فرمیک بررسی شد. دو سویه باکتری ناک اوت شده با منشاء K۱۲ از بانک میکروبی Keio تهیه شد. سپس، سویه­های منتخب در محیط کمپلکس (LB) و ساده (M۹+Glycerol) کشت داده شدند. میزان تولید توده سلولی در تیمارهای مختلف با اندازه­گیری جذب نوری در ۶۰۰ نانومتر با یکدیگر و هم­چنین با سویه استاندار BL۲۱ مقایسه شدند.
نتایج: در محیط پیچیده LB، موتان باکتری­های اشرشیا (W۳۸۶۶ و W۴۰۴۰.) نسبت­به BL۲۱  از رشد بیش­تری (در حدود ۵ برابر درساعات ۸ و ۱۰ ساعته و ۳ برابری در زمان ۱۲ ساعته نسبت­به نمونه­های دارای ژن فورمات دهیدروژناز) برخوردارند. البته این تفاوت در محیط ساده بارزتر بود به­طوری­که رشد بیش از ۶ برابری در زمان ۲۴ساعت از انکوباسیون در نمونه­های موتان فاقد ژن فورمات دهیدروژناز نسبت­به سویه مادر BL۲۱ مشاهده نمودیم.
بحث: آزمایش­ها با پیش­بینی­های متابولیکی به­طور کامل مطابقت داشت و رشد باکتری­های موتان از باکتری BL۲۱ بیش­تر بود. نکته جالب توجه رشد بیش­تر موتان­ها در محیط ساده حاوی گلیسرول بود که نشان داد گلیسرول منبع به­طور کامل مناسبی برای رشد باکتری اشرشیاکلی است. این نتایج دلایل عدم تطابق پیش­بینی­های مدل­های متابولیکی قبلی که گلیسرول را یک منبع کربن مناسب برای رشد E. coli اعلام کرده بود، ولی در عمل به آن دست نمی­یافت، را توضیح می­دهد.
نتیجه­ گیری: در شرایط فیزیولوژیکی نرمال E. coli قادر به رشد بالایی در محیط گلیسرول نیست، حذف ژن فورمات دهیدروژناز در آن سبب تغییرهای اساسی در روند متابولیسمی و افزایش چند برابری رشد در مقایسه با سویه بیانی BL۲۱ گردید که بیانگر نقش این آنزیم در جلوگیری از افزایش راندمان رشد E. coli در حضور گلیسرول است. به­علاوه از سویه حاصل می­توان در بیان پروتئین­های نوترکیب با راندمان بالاتر استفاده نمود.

صفحه ۱ از ۱     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله تازه های بیوتکنولوژی سلولی - مولکولی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | New Cellular and Molecular Biotechnology Journal

Designed & Developed by : Yektaweb