۴ نتیجه برای نانوذرات مغناطیسی
زهرا حسن زاده، قاسم عموعابدینی، علی اکبر سیف کردی، علی وزیری،
دوره ۵، شماره ۱۸ - ( ۱-۱۳۹۴ )
چکیده
سابقه و هدف: در سالهای اخیر، سنتز و استفاده از نانومواد اکسید آهن با خصوصیات ویژه مانند سطح ویژه بالا و خاصیت سوپر پارا مغناطیسی مورد مطالعه قرار گرفته است و انواع بیوپلیمرها جهت پوشش نانوذرات مغناطیسی بررسی شده است. نانوذرات مغناطیسی مگنتیت به منظور جلوگیری از کلوخهای شدن، افزایش پایداری، کاهش سمیت و مدت زمان ماندگاری با پوشش زیستی نشاسته عملگرا می شوند.
مواد و روش ها: نانو ذرات مغناطیسی مگنتیت با پوشش نشاسته بوسیله روش همرسوبی در محل سنتز گردید و توسط دستگاههای طیفسنجی مادون قرمز، میکروسکوپ الکترونی عبوری و پراش اشعه ایکس مشخصهیابی و با نانوذرات بدون پوشش مقایسه شد.
یافتهها: طیفسنجی مادون قرمز(FTIR) گروه های عاملی نشاسته را برروی نانوذرات نشان که زیست عملگرا شدن نانوذرات را تایید نمود. اندازه ذرات با توجه به تصاویرمیکروسکوپ الکترونی عبوری(TEM) وپراش اشعه ایکس(XRD) کمتر از ۴۰ نانومتر بود.
نتیجه گیری: نشاسته از گیاهان سبز ارزان قیمت مانند سیب زمینی، گندم وغیره تهیه می شود در نتیجه تولید نانوذرات زیست عملگرا شده توسط نشاسته برای حفظ ایمنی محیط زیست و از نظر اقتصادی به صرفه است. بهعلاوه، در این مطالعه، سنتز نانوذرات زیست عملگراشده با پوشش نشاسته در زمانی کوتاه (تقریبا ۳ ساعت) و با روشی آسان انجام گردید.
فروغ ذاکرنژاد، بهنام راسخ، پروانه مقامی، فاطمه یزدیان،
دوره ۱۲، شماره ۴۷ - ( ۴-۱۴۰۱ )
چکیده
سابقه و هدف: جذب پروتئین برسطوح غیرآلی، منجر به تغییرات ساختاری و عملکردی میگردد که وابسته به طبیعت پروتئین جذبشده و خصوصیات فیزیکوشیمیاییسطوح غیرآلیاست. نانوذراتمغناطیسی (MNPs) با پوششهای زیستسازگار تنها مواد نانوساختار مورد تأیید FDA هستند که با کاربردهای متنوع در زمینه های مختلف علوم پزشکی و خصوصیات ویژه به مادهای با پتانسیل بالا تبدیل شدهاند. بررسی ایمنی زیستی MNPs، نیاز به دانش دقیق در مورد برهمکنش MNPsبا مولکولهای زیستی به ویژه پروتئینها میباشد. مطالعه حاضر، مقایسه اثرات MNPs عاملدار شده با سیلیکای مزوپور و L-لیزین (NH۲-Si@Fe۳O۴) بر تغییرات ساختاری پروتئین لیزوزیم سفیده تخممرغ (HEWL) را ارائه میدهد.
مواد و روشها: خصوصیاتساختاری وشاخصهای فیزیکوشیمیاییMNPs عاملدار شده توسط آنالیزهایFTIR ، XRD، TEM،FESEM ،VSM و DLSو برهمکنش پروتئین-نانوذرات با استفاده از تکنیکهای فلورسانس ذاتی، تست ANS، تیوفلاوینتی (ThT)، ATR-FTIR و تجمع حرارتی پروتئین انجام شد. تغییر ساختارHEWL برتعامل با MNPs مطالعه گردید.
یافته ها: بررسی تعامل HEWL و MNPs با کمک فلورسانس ذاتی، نشان داد اتصال پروتئینها با MNPsتحت تأثیر نوع لیگاند متصل به MNPs است. غربالگری تجمع حرارتی HEWL درحضورMNPs، نقشمؤثر NH۲-Si@Fe۳O۴ را در مهار تجمع حرارتی HEWL بیان نمود.
نتیجه گیری: مقایسه روی عملکرد نانوذرات با گروه عاملی و بدون گروه عاملی، نشان داد نانوذره عاملدار شده عملکرد بهتری داشته است، لذا مهم است جنبههای محیطی، سلامتی و ایمنی در مراحل اولیه استفاده از نانوذرات درنظر گرفته شود. این گزارش یک تصویر یکپارچه از تعامل پروتئین و MNPs و تغییر ساختار پروتئین پس از اتصال به MNPs را نشان داد.
الهام مقاره عابد، فاطمه یزدیان، عباس اخوان سپهی، بهنام راسخ،
دوره ۱۳، شماره ۵۲ - ( ۷-۱۴۰۲ )
چکیده
سابقه و هدف: پوست بافت نرمی است که کل بدن و بافتهای داخلی را در مقابل خطرات بیرونی مانند سوختن یا جراحت محافظت مینماید. خطرات باعث از بین رفتن ساز و کار دفاعی پوست و عفونتهای شدید و زخم میشود که عامل بازدارنده فرآیند ترمیم هستند. بنابراین توسعه ترمیم موثر و سریع پوست، بسیار مهم است. هدف از این پژوهش تهیه یک داربست متخلخل برای پوشش زخم از جنس پلیکاپرولاکتون (PCL)، است که هسته این داربست از کربنکوانتومدات (CQDs)، نانوذرات آهن (Fe) و کیتوزان (Cs) میباشد.
مواد و روش ها: ترکیب Fe-CQDs بااستفاده ازآمونیوم هیدروژن سیترات در شرایط هیدروترمال و داربست پلیکاپرولاکتون/کیتوزان/کربنکوانتوم دات-آهن به روش الکتروریسی سنتز شد. داربست سنتز شده از نظر مورفولوژی، گروه های عاملی، ساختار و ترکیب به ترتیب با آنالیزهای طیف سنجی تبدیل فوریه مادون قرمز (FTIR)، میکروسکوپ الکترونی روبشی(SEM) و پراش پرتو ایکس (XRD) بررسی شد. پس از مشخصهیابی داربست ترکیبی ساخته شده، بررسی سمیت سلولهای بنیادی فیبروبلاست L۹۲۹ به دست آمد.
یافته ها: نتایج SEM نشاندهنده ادغام موفق داربست پلیکاپرولاکتون با کیتوزان و کربنکوانتوم دات-آهن بود. میانگین سایز نانوکامپوزیت پلیکاپرولاکتون/کیتوزان/کربنکوانتوم دات-آهن در محدوده nm ۰/۱۳۵–۶/۳۲ بدست آمد. نتایج FTIR تشکیل پیوند نانوذرات کربندات وآهن را نشان داد. مغناطیس سنج ارتعاشی (VSM)، سوپرپارامغناطیس بودن نانوذرات مغناطیسی کربنکوانتوم دات-آهن را اثبات نمود. در غلظت ۲% از کربنکوانتوم دات-آهن، داربست زیستسازگاری مناسبی داشت که توسط آزمون سمیت سلولی به اثبات رسید.
نتیجه گیری: نتایج نشان داد نانوکامپوزیت پلیکاپرولاکتون/کیتوزان/کربنکوانتومدات-آهن(PCL/Cs/CQD-Fe) به علت سمی نبودن، روند ترمیم زخم را بهبود میبخشد. نانوکامپوزیت زیستسازگار پلیکاپرولاکتون/کیتوزان/کربنکوانتوم دات-آهن یک داربست موردتوجه در زمینه پوشش زخم میباشد که فرآیند بازسازی پوست را به شدت سرعت میبخشد.
مائده فرجی، منظر بانو اثنی عشری اصفهانی، حبیب الله بهاروند، حسن کبیری فرد،
دوره ۱۴، شماره ۵۳ - ( ۱۰-۱۴۰۲ )
چکیده
سابقه و هدف: تخلیص پروتئین با بازده و خلوص بالا چالشی جدی در تهیه پروتئینهای نوترکیب است. این مطالعه یک استراتژی آسان و جدید جهت ساخت و توصیف میکروکرههای مغناطیسی متشکل از یک هسته مغناطیسی پوششدار شده با سیلیکا و یک پوسته پلیوینیلاستات اصلاح شده با ایمینودیاستیکاسید و کمپلکس شده با Ni۲+، ((Fe۳O۴@SiO۲@PVA@IDA-Ni۲+، برای جداسازی و تخلیص پروتئین ارگانوفسفر هیدرولاز (OPH)و پروتئین غشاء خارجی (OmpW) حاوی هیستیدین ارائه می دهد.
مواد و روش ها: نانوذرات در چهار مرحله زیر سنتز شدند: ۱) سنتز نانوذرات وینیل دار ،(۲) پیوند پلی وینیل الکل(PVA) به این نانوذرات، (۳) تبدیل گروه های هیدروکسیل PVA به اسید ایمینودی استیک و (۴) کلات شدن با یونهای نیکل برای تشکیل گروههای کیلیت. خصوصیات ساختاری و شاخصهای فیزیکوشیمیایینانوذرات توسط آنالیزهایFTIR،DLS ، SEM ، TEM،EDX ، TGAو VSM تعیین شد. زیر واحدهای پروتئین نوترکیب(OPH) و OmpW بهصورت نوترکیب بیان شده و تخلیص گردیدند و ساختار آنها مورد تایید قرار گرفت. در این مطالعه ژن کدکننده پروتئین نوترکیب OPH و OmpW در ناقل بیانی pet-۲۶b (+) کلون شدند و در E.coli BL۲۱ (DE۳) به عنوان میزبان بیان و به محیط کشت باکتری ترشح گردیدند. بیان ژن و فرآیندخالصسازی از طریق سدیم دودسیلسولفات-ژلپلیآکریلآمید ( (SDS-Pageو تست برادفورد ((Bradford ارزیابی شد.
یافته ها: طبق نتایج، نانوذرات پلیمری مغناطیسی دارای ساختار کروی و یکنواخت، با خاصیت مغناطیسی بالا، محلهای اتصال فراوان و فرآیند سنتز آسان است. طبق تصاویر SEM قطرمتوسط نانوساختار در محدودهnm ۱۹/۵۶-۶۲/۲۴ مشاهده شد. تشکیل نانوساختار Fe۳O۴@SiO۲@PVA/IDA-Ni۲+ با پیکهای مشخص درCm-۱۱۴۰۵و۱۶۰۰ مربوط به ارتعاش کششی متقارن و نامتقارن گروه O=C−O− و حذف پیک در Cm-۱۱۷۴۰ تأیید شد. این نانوساختار درجه بالایی از بازیابی باندهای پروتئینی بدون توجه به طبیعت پروتئین نشان داد. پروتئینهای OmpW وOPH به عنوان پروتئین نوترکیب با برچسب هیستیدین بیان و با استفاده از نانوساختار نهایی خالص شدند.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج SDS-PAGE، وضوح بالایی در جداسازی پروتئین وجود داشت. نانوساختار سنتز شده دارای حداکثر ظرفیت جذب پروتئین حدود ۲۵/۱ میلیگرم پروتئین در هر میلیگرم نانوذرات میباشد.